در روز 29 فروردين 1365 پس از تثبيت نصبي مواضع ، فرمانده و بچه ها تصميم مي گيرند نگذارند تا جنازه 6 تن از همرزمان كه در درگيري هاي نزديك درياچه به شهادت رسيده بودند جابماند ، و آنان را عقب بكشند از ميان رانندگان لودر ، عبدالكريم كه اينك پاسدار وظيفه سپاه است مي پذيرد تا به چنين عمل شجاعانه اي دست زند . تجارب گذشته ، شجاعت ، بي باكي و شوق وصال دوست او را به خط آخر مي رساند . تنها آنان كه زمينهاي مسطح و خاكي از هر گونه عارضه اين منطقه را ديده اند ميدانند اين كار يعني چه ؟
دو نفر از ديگر همرزمان نيز در پناه لودر عبدالكريم را همراهي مي كردند . پيكرهاي مطهر شهيدان در بيل لودر قرار گرفته و به عقب منتقل مي گردد تا قلبهاي از تپش باز ايستد ، و اضطراب جاي خود را به شور و شوق دهد . پس از ابراز تحسين و احساسات فرمانده به عبدالكريم پيشنهاد 10 روز و به همرزم ديگرش 5 روز مرخصي تشويقي پس از پايان عمليات مي دهد . عبدالكريم كه گل از گلشن شكفته بود و هيچ كس را نمي شناخت از فرمانده خواست اگر قرار است به مرخصي بروم 25 روز به من مرخصي بده تا امر ازدواج را بيش از اين به تاخير نيندازم و به شوخي مي گويد : بگذاريد بروم تا نصف ديگر ايمانم را بردارم و بيايم همه متعجبند كه اين حال، عبدالكريم دردمندانه و سراسيمه يكي از آنان را در بغل مي گيرد و فرياد مي زند خدايا رفقايم شهيد شدند . در همين حين متوجه گرمي پشت سر و گردن خود مي شود . وقتي دست خونينش را مي بيند رو به فرمانده مي كند و مي گويد من تركش خورده ام و آنگاه او در كنار رفقاي وفادار ميماند . فرمانده با دستپاچگي امداد را خبر مي كند . فرمانده نيز در آمبولانس سوار مي شوند و حاضر نيست عبدالكريم را تنها بگذارد . عبدالكريم به بيمارستان اهواز منتقل مي شود و تمام تمهيدات به كار گرفته مي شود . مقدمات اعزام مجروح انجام مي شود . اما دريغ كه آن لحظه نوشيدن شربت شهادت فرارسيده و ستاره درخشان اين سنگر ساز بي سنگر به سوي بي نهايت به پرواز در آمده بود .
اگر چه سرخ مي افتيم امروز ولي فردا كه بر خيزيم سبزيم
و سر انجام شاهد شهادت سر رسيد و در بامدادان روز 30 فروردين سال 1365 در حالي كه هنوز غبار جبهه از سر و رويش پاك نشده بود به شوق زيارت سرزمين نينوا تب ، عشق به اسلام و ولايت مي سوخت آن سرباز رشيد اسلام به ديار دوست شتافت و به شهيدان انقلاب محمدي پيوست . بانداژ هاي دست و تاولهاي شديد پيوست حكايت گر شيميايي شدن اين شهيد در چند ماه قبل از شهادت بود . پس از شهادت به پاس فداكاري هاي او يكي از موقعيت هاي منطقه عملياتي رابه نام جاويدانش نامگذاري كردند . و اين هنوز قصه نا تمام يكي از فرزندان كربلاي خميني بود كه عاشورايي به مقام جانبازي مي رسيد و آن گاه افتخار شهادت را نصيب برد .
در چهارمين روز از اين ماه در سال 67 رژيم بعث عراق حملهاي را با استعداد 14 لشكر نظامي به منطقه عمومي خوزستان، كوشك، طلائيه، حضر و جزاير مجنون و در يك كلام منطقه عملياتي خيبر ترتيب داد كه در نهايت به سقوط اين جزاير منجر شد. اما اين برنامهريزي براي حمله فقط به جبهه جنوبي معطوف نشد و در 7/4/67 تنها سه روز بعد حملهاي در جبهه كردستان در منطقه عمومي سليمانيه و ارتفاع دوپازا كه با نام منطقه نصر شناخته ميشد از سوي رژيم بعث صورت گرفت كه اين حمله نيز با استعداد يك لشكر و سه تيپ برنامهريزي شده و در نهايت به سقوط ارتفاع دوپازا منجر شد.
سالروز شهادت شهید حجت الاسلام غلامحسین شورکی و بسیجیان گردان خط شکن اباالفضل علیه السلام تبریک و تسلیت باد.
1-یوسف شورکی 385 رای
2-رضا محمدی 361 رای
3-علی آردن 295 رای
4-اصغر محمدی 287 رای
5-شاهرخ شریف نژاد 284 رای
6-سردار شایان 262 رای
7- محمد محمدی 261 رای
8-طاهره محمدی 257 رای
9-مجتبی محمدی 149 رای
10-رستم دهقان 108 رای
درباره این سایت